در دیارِ تو اسیرم نگو بیگانه شدم
عشقِ تو زد به سرم هارم و دیوانه شدم
این سکوتِ سختِ تو آتش فشانِ زیرِ آب
حرف دل زیبا بگو جانا که بی خانه شدم
بردِ چشمانِ تو دیدم دوستدارِ راز و ساز
گل اگر باشی کنارم با تو پروانه شدم
گفته بودی عاشقم این عشقِ تو بویی نداشت
در مهرِ تو دربه درم گویا که ویرانه شدم
عاشق و دلداده را بی خوابی و درد آفرید
دلِ تو بی غم نشسته نگو فرزانه شدم
با زبان یا بی زبان با چشم یا با اشکِ شور
زندگی شکسته بالم مرغِ بی لانه شدم
قول دادی می پرستی رنگ و رویم در بهار
کاشتم قول و قرارت مست و مستانه شدم
جاسم ثعلبی (حسّانی) 12/05/1399
:: برچسبها:
سکوتِ سخت ,
:: بازدید از این مطلب : 1344
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0